تاريخ : سه شنبه 18 تير 1392برچسب:, | 5:12 | نویسنده :

پروفسور مقابل کلاس فلسفه خود ایستاد و چندشیء رو روی میز گذاشت.وقتی کلاس شروع شد، بدون هیچ کلمه ای، یک شیشه بسیار بزرگ سس مایونز روبرداشت و شروع به پر کردن آن با چند توپ گلف کرد.



ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه 18 تير 1392برچسب:, | 5:8 | نویسنده :

روح دایره است و من دایره های روحم را کشف کردم! پنح دایره دور روحم کشیدم...



ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه 18 تير 1392برچسب:, | 5:5 | نویسنده :

من باور دارم...
که دعوا و جرّ و بحث دو نفر با هم به معنى این که آن‌ها همدیگر را دوست ندارند نیست.
و دعوا نکردن دو نفر با هم نیز به معنى این که آن‌ها همدیگر را دوست دارند نمى‌باشد



ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه 18 تير 1392برچسب:, | 5:4 | نویسنده :

خیلی ها گفته اند (و درست گفته اند) که دیدن نیمه پر لیوان بهتر از توجه به نیمه خالی آن است.



ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه 18 تير 1392برچسب:, | 5:2 | نویسنده :

یک کرگدن جوان، تنهایی توی جنگل می رفت. دم جنبانکی که همان اطراف پرواز می کرد، او را دید و از او پرسید که چرا تنهاست.

کرگدن گفت: همه کرگدن ها تنها هستند.



ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه 18 تير 1392برچسب:, | 5:0 | نویسنده :

مرد جوانی نزد شیوانا رفت (در تاریخ مشرق زمین شیوانا کشاورزی بود که او را استاد عشق و معرفت ودانایی می دانستند) و گفت : "

مادرم قصد دارد برای راضی ساختن خدای معبد و به خاطر محبتی که به کاهن معبد دارد، خواهر کوچکم را قربانی کند. لطفا خواهر بی گناهم را نجات دهید



ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه 18 تير 1392برچسب:, | 4:50 | نویسنده :

تا حالا فکر کردین که چرا یه مدت توی جاده زندگی با یکی هم مسیر می شین، بعد سر یه دو راهی هر کدوم مسیر تازه ای رو انتخاب میکنید ؟



ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 17 تير 1392برچسب:باید امشب بروم , شعر, | 14:25 | نویسنده : saeed
تاريخ : دو شنبه 17 تير 1392برچسب:, | 11:28 | نویسنده :

شخصیت انسان ها را می توان با معیارهای گوناگونی به دسته های مختلف تقسیم بندی کرد. در اینجا شخصیت انسان ها نخست با نحوه ارتباطشان با دیگران به دو دسته درونگرا و برونگرا تقسیم بندی شده است.

شما با آگاهی یافتن از خصوصیات شخصیتی هر دو گروه قادر خواهید بود با شناسایی آنها رابطه ی بهتری با آنها برقرار سازید:

 



ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 17 تير 1392برچسب:, | 11:25 | نویسنده :

بعضی ها می گویند که هیچوقت خواب نمی بینند. اما این غیر ممکن است. همه ی آدم ها خواب می بینند و برای خود رویاهایی دارند، اما حافظه ی بعضی قوی تر است و به آنها امکان می دهد که این رویاها در ذهنشان بماند. رویاهای ما ترکیبی از خیالات خصوصی ما هستند. رویا به ما امکان می دهد که آنطور که دوست داریم رفتار کنیم، اما به موجب اینکه بیدار می شویم،؛ رویاهایمان شروع به ذوب شدن می کنند و هرچه بیشتر سعی در به خاطر آوردن جزئیات آن بکنیم، بیشتر فراموش می کنیم.

اما دلیل خواب دیدن ما چیست؟ و آیا خوابهایمان مهم هستند؟ دانشمندان عقیده دارند که اینطور است، چون رویاهایمان به ما کمک میکنند تا خود را برای مشکلات روز زندگی آماده کنیم. تصاویری که ما در رویاهایمان می بینیم، معانی ویژه ای دارند و به ما کمک می کنند تا با شخصیت خود بیشتر آشنا شویم



ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 17 تير 1392برچسب:, | 11:14 | نویسنده :

سلامت از دیدگاه روان‌شناسی در کلی‌ترین مفهوم آن، حالتی است که فرد از نظر جسمی و روانی در حدتعادل قرار دارد . بنابراین تعادل ، کلید حفظ سلامت است .سازمان جهانی بهداشت نیز سلامت را حالت سلامتی کامل، جسمی، روانی و اجتماعی، می‌داند که با مفهوم نبود بیماری یا ناتوانی متفاوت است.  



ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 17 تير 1392برچسب:چرا مردا قفس را آفریدند , شعر, | 8:49 | نویسنده : saeed

دکتر قیصر امین پور

شعر در ادامه مطلب



ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 17 تير 1392برچسب:وعده , داستان کوتاه, | 8:7 | نویسنده : saeed

پادشاهى در یک شب سرد زمستان از قصر خارج شد. هنگام بازگشت سرباز پیرى را دید که با لباسى اندک در سرما نگهبانى مى‌داد.
از او پرسید: آیا سردت نیست؟
نگهبان پیر گفت: چرا اى پادشاه اما لباس گرم ندارم و مجبورم تحمل کنم.
پادشاه گفت:

من الان داخل قصر مى‌روم و مى‌گویم یکى از لباس‌هاى گرم مرا برایت بیاورند.
نگهبان ذوق زده شد و از پادشاه تشکر کرد. اما پادشاه به محض ورود به داخل قصر وعده‌اش را فراموش کرد.
صبح روز بعد جسد سرمازده پیرمرد را در حوالى قصر پیدا کردند، در حالى که در کنارش با خطى ناخوانا نوشته بود:
اى پادشاه من هر شب با همین لباس کم سرما را تحمل مى‌کردم اما وعده لباس گرم تو مرا از پاى درآورد!



تاريخ : دو شنبه 17 تير 1392برچسب:خانه ای با پنجره های طلایی , داستان کوتاه, | 8:6 | نویسنده : saeed

پسر کوچکی در مزرعه ای دور دست زندگی می کرد هر روز صبح قبل از طلوع خورشید از خواب برمی خواست وتا شب به کارهای سخت روزانه مشغول بود

هم زمان با طلوع خورشید از نردها بالا می رفت تا کمی استراحت کند در دور دست ها خانه ای با پنجرهایی طلایی همواره نظرش را جلب می کرد و با خود فکر می کرد چقدر زندگی در آن خانه با آن وسایل شیک و مدرنی که باید داشته باشد لذت بخش و عالی خواهد بود . با خود می گفت : " اگر آنها قادرند پنجره های خود را از طلا بسازند پس سایر اسباب خانه حتما بسیار عالی خواهد بود . بالاخره یک روز به آنجا می روم و از نزدیک آن را می بینم ".....

 



ادامه مطلب
تاريخ : یک شنبه 16 تير 1392برچسب:, | 11:5 | نویسنده :

مهارت جذب افراد در دنیای امروز یکی از توانایی های مهم است. به طور حتم همه ما به حمایت و همراهی دیگران نیاز داریم تا به اهداف خود دست یابیم.

توصیه های مفیدی برای تأثیر گذاشتن بر افراد بیان میشود.

 



ادامه مطلب
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد
  • صرافی کات
  • قالب وبلاگ